عشق هشتمین

****************آشنایی با سیره عملی و اخلاقی امام هشتم...****************

عشق هشتمین

****************آشنایی با سیره عملی و اخلاقی امام هشتم...****************

برخی از کرامات امام رضا علیه السلام

پیشوایان معصوم علیهم السلام با توجه به مقام امامت و عصمتی که داشتند از ارتباط ویژه ای با خدای متعال و جهان غیب برخوردار بودند و مانند پیامبران الهی معجزات و کراماتی داشتند که در مواقع لازم نمونه هایی از آنها را بروز می دادند تا دلیلی آشکار بر حقانیتشان باشد و موجب پرورش و اطمینان خاطر پیروانشان گردد.
از پیشوای هشتم (ع) نیز معجزات و کرامات بسیاری بروز کرد که در کتب حدیث و تاریخ ثبت شده است. اینک چند نمونه:

1- یکی از همراهان امام رضا (ع) در سفر خراسان می گوید:

 

ادامه مطلب ...

داستان غذای نذری حضرت رضا علیه السلام



من حدود سی سال قبل از قزوین با عده ای از دوستان برای زیارت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام به مشهد آمدم. در آن تاریخ مرحوم آیت الله حبیب گلپایگانی در مسجد گوهرشاد اقامه ی جماعت می کرد و چون مرد زاهد و وارسته ای بود، ما نیز در نماز جماعت ایشان شرکت می کردیم. یک روز که در محضر ایشان بودیم، فردی از ساکنان همان منزلی که کاروان ما، بعضی از اتاق های آن را اجاره کرده بود، نزد آقای گلپایگانی آمد و گفت: آقا من نذر دارم، امشب حدوداً پنجاه نفر را شما به این آدرس، دعوت کنید. آن منزل اتاق زیاد داشت و چندین کاروان را در خود جای می داد. صحن، حیاط بزرگی هم داشت. گرچه آقای گلپایگانی به همان تعداد دعوت کرده بود،
 
ادامه مطلب ...

صله‌ی امام رضا علیه السلام به مداح و شاعر با اخلاص

مرحوم حاج شیخ ابراهیم صاحب الزمانی از مداحان مخلص و مرثیه خوانان باسوز اهل بیت علیه السلام بود او سال‌ها پیش از شروع درس مرحوم آیه الله حائری بنیانگذار حوزه‌ی علمیه‌ی قم ،دقایقی چند روضه می‌خواند و آنگاه آیت الله حائری درس خویش را آغاز می‌کرد .

او داستانی شنیدنی دارد که از حضرت رضا علیه السلام برای مدح خویش صله دریافت داشته است ! خود نقل می کرد :

 

ادامه مطلب ...

جواب نامه یکی از زائران توسط امام رضا علیه السلام


آقا میرزا حسن لسان الأطباء از اهالی اشرف مازندران نقل کرد در زمانی که حاجی ملا محمد اشرفی از مشاهیر علما در زادگاه خود اشرف ( بهشهر ) زندگی می‌کرد، من یک بار عازم زیارت حضرت رضا، علیه السلام شدم . برای خداحافظی و امر وصیت نامه‌ی خود خدمت ایشان رفتم و چون دانست که به زیارت ثامن الائمه علیه السلام می روم، پاکتی به من داد و فرمود :

« در اولین روزی که به حرم مشرف شدی، این نامه را تقدیم امام رضا علیه السلام کن و در مراجعت جوابش را گرفته، برایم بیاور.»

با خود گفتم :

 

ادامه مطلب ...

عنایت و دست گیری امام رضا علیه السلام از مسافران در راه مانده

محدث نوری رضوان الله علیه نقل می‌کند :

یکی از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام گفت : در شبی که نوبت خدمت من بود، در رواقی که به دارالحفاظ معروف است، خوابیده بودم .

ناگاه در خواب دیدم که در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا علیه السلام از حرم بیرون آمدند و به من فرمودند :« برخیز و بگو مشعلی فروزان بالای گلدسته ببرند، زیرا جماعتی از اعراب بحرین به زیارت من می‌آیند و اکنون در اطراف « طرق » ( هشت کیلومتری مشهد ) بر اثر بارش برف راه را گم کرده‌اند برو به میرزا شاه نقی متولی بگو مشعلها را روشن کند و با گروهی از خادمان جهت نجات و راهنمایی آنان حرکت کنند .»

آن خادم می‌گوید :

 

ادامه مطلب ...

داستان حضور امام رضا علیه السلام در تشییع جنازه فرد غریبه در مشهد


موسی بن سیار که از یاران حضرت رضا علیه السلام است ،‌می‌گوید :

« ‌روزی همراه ایشان بودم همین که نزدیک دیوارهای طوس رسیدیم صدای ناله و گریه‌ای را شنیدم . من به جست و جوی آن رفتم . ناگاه دیدم جنازه‌ای را می آورند در این حال حضرت از مرکب پیاده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند کردند و چنان به آن جنازه چسبیدند، همچون بچه‌ای که به مادرش می‌چسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند :

 

ادامه مطلب ...

عنایت امام رضا علیه السلام جهت خادم شدن در آستان مقدس


ما در شهرستان قاین، زندگی می کردیم.درحدود 17 سالگی که نزد استادی مشغول کار بودم، علاقه فراوانی به مشهد داشتم.به مشهد آمدم و در مغازه ای به شاگردی پرداختم وهر روز پس از بستن مغازه به زیارت حضرت مشرف می شدم.یک روز که درحرم مشغول نماز بودم، یکی از خدام برخورد ناصوابی با من کرد که من شدیداً دلخور شدم و با گریه به حضرت عرض کردم: آقاجان این آقا مرا بیرون کرد، من هم سید و فرزند شما هستم، دیگر تا خودم خادم شما نشوم به حرم نخواهم آمد و ازحرم بیرون رفتم.
 
ادامه مطلب ...

نسخه پزشک برای شفا گرفتن یک جوان


جناب پروفسور نجابت که هم اکنون ساکن کشور آلمان می باشد در مصاحبه با یکی از شبکه های تلویزیونی داستان جالبی از شفا گرفتن جوانی که برای مداوا به ایشان مراجعه کرده بود را بیان کرد. ایشان فرمود: روزی جوانی به نام درویش به من مراجعه کرد. او به علت اصابت ترکش به گردنش قادر به میل کردن غذا نبود و به محض اینکه چیزی میل می کرد تمامی آنها از گردن او خارج می شد. او که در ایران نتوانسته بود به صورت کامل معالجه شود برای مداوا به کشور آلمان سفر کرد. ایشان می گوید: من تمامی تلاش خودم را کردم تا او را مداوا کنم و در این امر تقریبا 80% موفق شدم ولی متأسفانه به طور کامل بهبودی او بازنگشت. او از فرط گرسنگی مانند نی شده بود و اگر همینگونه پیش می رفت زندگی اش به خطر می افتاد. روزی او را صدا زدم و به او گفتم:

 

ادامه مطلب ...

معرفت و آشنائى امام رضا علیه السلام به تمام زبان ها و اصطلاحات مردم

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
مرحوم شیخ صدوق ، شیخ حرّعاملى و دیگر بزرگان به نقل از اباصلت هروى حکایت کنند:
حضرت ابوالحسن ، امام علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام به تمام زبان ها و لغات ، آشنا و مسلّط بود؛ و با مردم با زبان محلّى خودشان صحبت مى نمود.
و بلکه حضرت در لهجه و تلفّظ کلمات ، از خود مردم فصیح تر سخن مى فرمود، تا جائى که مورد حیرت و تعجّب همه اقشار و افراد قرار مى گرفت .

اباصلت گوید: یک از روزها به آن حضرت عرض کردم : یاابن رسول اللّه ! شما چگونه به همه زبان ها و لغت ها آشنا شده اى ؛ و این چنین ساده ، مکالمه مى نمائى ؟

 

ادامه مطلب ...

شیعه شدن مسافر بلخی در خراسان

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

عصر امامت حضرت رضا (ع ) بود، و آن حضرت در خراسان به سر مى برد، شخصى مسافر، از پشت نهر بلخ به حضور آن حضرت آمد و نشست و عرض کرد: ((من از شما مساءله اى مى پرسم ، اگر جواب آن را آن گونه که خودم مى دانم بدهى ، امامت تو را مى پذیرم )).

 

ادامه مطلب ...